بانک و بیمه

حذف صفر از پول ملی کار بیهوده است

حذف صفر از پول ملی در ساختار فعلی اقتصاد ایران، تنها اقدامی ظاهری و پرهزینه است که بدون اصلاحات عمیق ساختاری، نه تنها سودی ندارد، بلکه بار مالی و روانی مضاعفی به مردم تحمیل می‌کند. به محض اینکه صفرها حذف شود

محمدرضا آذین

حذف صفر از پول ملی در ساختار فعلی اقتصاد ایران، تنها اقدامی ظاهری و پرهزینه است که بدون اصلاحات عمیق ساختاری، نه تنها سودی ندارد، بلکه بار مالی و روانی مضاعفی به مردم تحمیل می‌کند. به محض اینکه صفرها حذف شود، بعد از مدتی مجددا ارزش پول ملی و قدرت خرید پول ملی کاهش پیدا می کند. زیرا با حذف صفر قدرت پول افزایش پیدا نمی کند، فقط عملا در عملیات حسابداری و محاسبات روزمره مردم ممکن است یک مقدار تسهیل ایجاد کند، ولی قدرت خرید را افزایش نمی دهد زیرا تورم همچنان فزاینده و دورقمی باقی می ماند و به مرور این صفرها مجددا بر می گردد.

از آخرین باری که ایران از پول خود صفر حذف کرد، حدود ۸۵ سال می‌گذرد؛ در دوره پهلوی اول یک صفر از پول ملی ایران حذف و قران هم تبدیل به ریال شد. با توجه به تورم که در این ۸۵ سال رخ داد، این بار دولت تصمیم دولت چهار صفر را از پول حذف کند. اگر منظور از شکست این سیاست، بازگشت دوباره صفرهاست، دولتی که یک بار تعدادی صفر را از پول خود حذف کرده، بار دیگر هم این کار را انجام می‌دهد.

این سیاست رافع مشکلات کلان اقتصاد ایران نیست. علاوه بر تورم و رکود، امروز ما با مشکلاتی نظیر بیکاری، فضای بیمار کسب‌وکار، معضلات بانکی، حمل‌ونقل دارایی و رکود صنعت بیمه و تامین اجتماعی مواجه هستیم؛ اگر این امکان وجود داشت که تمام این معضلات با حذف صفر از پول حل شود، دولت زودتر اقدام به طراحی این سیاست می‌کرد و اصلا دیگر اقتصاد به مرحله مشکل نمی‌رسید.

حذف صفر از پول ملی کاری بیهوده است

حذف صفر هزینه‌های فراوان آن برای مردم بدنبال دارد؛ از تغییر اسکناس‌ها و اسناد رسمی گرفته تا سردرگمی عمومی در تطبیق با واحد پولی جدید متأسفانه برخی سیاست‌گذاران به جای تصمیمات ریشه‌ای، به سراغ اقدامات صوری می‌روند؛ حذف چهار صفر از پول ملی، به فضای پُرثبات در اقتصاد، کنترل حجم نقدینگی و انضباط مالی در هزینه های جاری کشور و اصلاحات ساختاری در نظام پولی و مالی نیاز دارد. به هیچ عنوان منجر به تقویت پول ملی نمی شود. تقویت پول ملی و اعاده حیثیت آن به اقدامات جدی‌تر اقتصادی، سیاسی، بنیادی و ساختاری نیاز دارد؛ البته این بدان معنا نیست که اقدام شکلی صورت نگیرد، اما اقدامات بنیادی باید اولویت داشته باشد. بدون اقدامات بنیادی، تغییر شکل پول تاثیر خاصی بر بهبود ارزش آن نمی‌گذارد. بنابراین اگر مهار تورم در سیاست کاری دولت نباشد، قطعا قدرت خرید افزایش پیدا نمی کند و این صفرها باز خواهند گشت. ضمن اینکه کنترل تورم در وهله اول به مهار نقدینگی بر می گردد که متاسفانه در کشورمان هر ساله روز به روز در حال افزایش است و اگر موضوعات دیگری همچون جهش های نرخ ارز و اتفاقاتی که در حوزه های اقتصادی می افتد را هم اضافه کنیم، این حجم نقدینگی به صورت فزاینده و تصاعدی رو به افزایش است. در نتیجه تا زمانی که این وجوه مدیریت نشود و این پول های پُرقدرت سرگردان به سمت تولید نرود، تاثیرش را بر تورم خواهد گذاشت و با شرایط تورمی در ادامه مسیر مواجه خواهیم بود. لذا به نظر می رسد که دولت آینده دو موضوع مهم کاهش تورم و مهار نقدینگی را باید مدنظر قرار دهد.

مهار نقدینگی و کاهش تورم در جهت تک رقمی شدن، باید برنامه ریزی شود ضمن اینکه منابع ارزی هم می تواند در این راستا یک مقدار سرعت را بیشتر کند که نیازمند تعامل و گفتگو و احیانا برگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم ها است که اگر این اتفاق بیفتد سرعت رسیدن به این اهداف را می تواند تسریع کند.

ما امروز در اقتصاد ایران با مشکل تورم ۴۰ درصدی مواجه هستیم؛ نگاهی به تجربه دیگر کشورها در حذف صفر از واحد پولی، نشان می‌دهد بیشتر اقتصادهایی موفق بوده‌اند که ابتدا تورم را کنترل و سپس صفرها را حذف کرده‌اند. آیا بهتر نیست ما هم ابتدا به تورم تک‌رقمی برسیم و بعد از آن این اقدام شکلی را انجام دهیم؟ منتهی داستان این است که بنیان‌های اقتصاد باید ترمیم شوند. سپس حذف صفر از پول ملی مثمر ثمر است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا